روز نوشت های من

روز نوشت های من
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۲۸ مطلب با موضوع «اسلام عزیز» ثبت شده است

http://s5.picofile.com/file/8114245168/sigbBPZN.jpg
متن صوتی اش رو هم تو گوشیم دارم اما اپ کردنش سخته. صدای اقای پناهیان همیشه اشک من رو در میاره :(

حجت الاسلام پناهیان:

بعضیا گذاشتن مهدی فاطمه بیاد،تشر مهدی فاطمه رو بشنون آدم بشن.
اون آدم شدن های در پس تشر مهدی فاطمه دیگه زیاد روش حساب نکنیا.
خیلی ها با تشر رسول خدا اومدن تو جرگه آدما،
اما وقتی دیدن دارن در خانه فاطمه زهرا رو آتش میزنن

ساکت شدند رفتن کنار! اون تربیت زیاد حساب نداره ها...

تا قبل از آنکه، ابروان گره خورده
مملو از قهر مهدی فاطمه رو ببینی ادب بشی،
شمشیر مهدی فاطمه رو ببینی آدم بشی؛
خودت همینجوری آدم بشو.

اونو آدمهای از سر ترس اونجوری؛
یه روزی شاهد بودن علی رو طناب پیچ کردن،
آمدن و حرفی نزدنا!

سعی کنید بدون اینکه نسبت به شما اعمال قدرت بکنن،
عوض شده باشی، دلتون رفته باشه...
وقتی اعمال قدرت بکنن عوض بشی
دیگه این عوض شدن معلوم نیست توش چقدر اخلاص داشته باشه.
نخواه مهدی فاطمه بیاد مقابل تو،
تو رو تو رودربایستی بندازه که گناه نکنی.

گناه نکن. آقارو ندیده قبولش بکن.

اونهایی که در اثر رودربایسی از پیامبر اسلام
هیچی نمیگفتن به بچه ها،
بعد ازینکه رسول گرامی اسلام از دنیا رفت
با نگاهاشون انقدر نیش به فاطمه زهرا زدن...

بعضی از همسران پیغمبر خیلی حسادت میکردند
نسبت به حضرت فاطمه،
اما خب جرات نمیکردن حرف بزنند؛
بعد از رحلت پیامبر میومدن یه لبخندی به فاطمه میزدن "چی شد؟!"

آخ... فاطمه رو آتش میزدن.

خودت عوض بشو.
تو اون درون دلت
قبل ازینکه تو رودربایستی بیفتی عوض بشو .

قبل ازینکه تو رو مقهور قدرت دین بکنن، آدم بشو.
تکبرت رو خودت از دلت بردار
و الا کاری نداره هر موقع علی ابن ابی طالب دست به ذوالفقار میزد،
همه غلاف میکردن .

اومدن کلنگ بزنن به قبرستان بقیع قبر فاطمه رو بشکافن،
علی شمشیر کشید،
امامه زرد بست،
اومد هلقوم اون ملعون رو گرفت به زمین فشار داد
فرمود خون همتون رو به زمین خواهم ریخت .
تواضع کردند رفتن کنار .
دیگه این تواضع تواضع نیست!

سعی کن تا وقتی علی آقاست،
صدای نالش بلند نمیشه،
حرفی نمیزنه،
اون موقع ها آدم خوبی باشی!

تا مهدی فاطمه نیومده عوض شو.
جزو آدمایی نباشیم که تحت فشار آدم میشن!
تو بدترین شرایط ایمان بیار..
نذار برای دوران پیری
بگو خدایا من تو دوران جوانی که این همه تحریک داشتم
اومدم! حالا منو آدم حساب میکنی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۷
mahzad mohammadi

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود..سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد..پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می آید و میگوید :تو یک قهرمانی...

فردا در روزنامه ها می نویسند :
 یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد!
 اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم!
 پس روزنامه های صبح می نویسند:
 امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد!!
 آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم!!
 از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی ؟
««« من ایرانی هستم »»»
 فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۴
mahzad mohammadi

عکس هایی که می بینید، متعلق است به شهید “وسام شرف الدین”. وی از رزمندگان حزب الله لبنان بود که سال گذشته، هنگام دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) شربت شهادت نوشید.

به گزارش “صبح زرند”، عکس هایی که می بینید، متعلق است به شهید “وسام شرف الدین”. وی از رزمندگان حزب الله لبنان بود که سال گذشته، هنگام دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) شربت شهادت نوشید. 

یکی از عکس ها مربوط به روزهایی است که “وسام” در سفر حج بود و عکس دیگر، دقایقی پس ار پایان غسل و کفن آن شهید گرفته شده است. خنده ای که شهید شرف الدین پس از شهادت بر لب داشت، حیرت شاهدان را برانگیخت.

منبع: سه چادری حامی جلیلی


عکس / خنده در دو دنیا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۲۳
mahzad mohammadi

باسمه تعالی

سلام

نمیدونم دیدید یا نه اما متاسفانه دارن با چیزهایی که فکرش رو نمیکنیم دین ما رو خراب میکنن. کیا؟؟ خودمون!

جدیدا خیلی جوک هایی میشنویم که اولش خندمون میگیره و فکر میکنیم یه جوکه و مهم نیست اما واقعیت اینه که.....

مثلا چند تاش رو میذارم که منظورم رو درک کنید:


1- از بچه یه آخونده میپرسن بابات چیکارست روش نمیشده بگه آخونده میگه کمربند مشکی قرآن داره

( خب چرا کسی که باباش پزشکه , مهندسه, مغازه داره , راننده هست و.... روش میشه شغل باباش رو بگه اما کسی که باباش اخونده خجالت میکشه؟؟

اصلا ماها میدونیم یه روحانی چند سال درس میخونه؟؟ 

درسته درسشون فقه و عربی و احکام و قران و.... هست که شاید متاسفانه تو کشورمون بین بچه ها ارزشش از ریاضی و فیزیک و زیست کمتره اما اونم یه شاخه ای از علم هست!

پزشک تو شاخه ی زیست 15 سال درس میخونه مهندس تو شاخه ی ریاضی 10 سال درس میخونه و روحانی هم تو شاخه ی دین 20 سال درس میخونه که واقعا درس هاشونم سخته! 

قبول دارم یه آخوند هایی داریم که برخلاف شغلشون و دانششون عمل میکنن. اما ایا ما مهندسی نداریم که ساختمونی بسازه که با یه تکون بریزه؟ یا برق کشی اشتباه کنه ؟؟ یا پزشکی نداریم که داروی اشتباه تجویز کنه؟ یا معلمی نداریم که ببینیم درست و خوب درس نمیده؟؟)


2- طرف میره مکه میبینه رو خانه ی خدا پارچه مشکی انداختن. میگه ایییی تا من اومدم خدا مُرذ!

( اصلا این جوک واقعا چه معنی داره؟؟؟؟؟؟؟؟ 

فکر نمیکنم نیاز به توضیح باشه!)


3- آدم و حوا به عنوان اولین انسانها اومدن زمین دیدن چند نفر دیگه ام هستن رفتن پیش خدا گفتن اینا کین مگه ما اول نبودیم؟؟ خدا گفت اونا رو کاری نداشته باشید اونا ..... قبل از منم بود. (جای اون ..... اسم یکی از قومیت های کشور خودمون رو نوشتن!!!!!!!)

(یعنی چی که قبل خدا بودن؟؟اصلا مسخره کردن یه پیامبر (حضرت آدم) چه معنی داره؟؟ یعنی چی قبل ادم و حوا بودن؟؟ اصن چرا باید به هموطن خودمون هم توهین کنیم؟؟؟ واقعا با این ها خندیدن ما رو شاد میکنه؟؟)


بیشتر جوک نمیگم و چیز دیگه ای که باز هم منو ناراحت میکنه اینه که جدیدا میبینیم خیلی با دکتر شریعتی و اسم ایشون مسخره بازی میکنن!

این کار اصلا درست نیست و واقعا نمیدونم هدف از این کار چیه؟؟



این پست رو ندادم تا جوک تعریف کنم!

این پست رو دادم تا ان شالله از این به بعد با آگاهی بیشتری برای هم جوک بفرستیم!

جوکی بفرستیم که واقعا ما رو شاد کنه. نه اینکه 1 لحظه لبخند بیاره رو لب ما و بعدش از ریشه درون ما رو نابود کنه بدون اینکه بفهمیم!

بنظر من نباید الان به خودمون نگاه کنیم. ماها بالاخره یه مقداری از شخصیتمون شکل گرفته. من همیشه به بچه های کوچیکتر یا نسل بعد فکر میکنم که از بدو تولد با این چیز ها بزرگ میشن!!!!

التماس دعای شدید!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۱۲
mahzad mohammadi

سلام

سوم راهنمایی که بودم مد شده بود تو مدرسمون هرکس یه دفتر علاقه مندی ها درست میکرد.

به این صورت که صفحه ی اول اسم دوستاش  رو لیست میکرد. تو هر خط 1 نفر. مثلا اینجوری:

1-      ساجده

2-      یاسمن

3-      نگار

4-      فائزه

و....

و میرفت صفحات بعد و بالای هر صفحه یه سوال مینوشت (مثلا کتاب مورد علاقه ات چیه؟ ) و هرکس با توجه به شماره ای که تو صفحه ی اول گرفته بود تو صفحات بعد شماره میزد و به سوال جواب میداد.

منم جوگیر شدم و یه دفتر درست کردم.

بعد کنکور که داشتم کتابخونه هامو مرتب میکردم چشمم خورد به این دفتر و تصمیم گرفتم یکی از سوالاتش رو براتون بنویسم!

 

نظرت درباره ی نماز , روزه و حجاب چیه؟ (توجه کنید هیچکدوم از این بچه هایی که جواب دادن با حجاب نبودن و مقنعه هاشون پشت گوششون بود و زنگ نمازم تو کلاس اواز میخوندن و همشونم ماه رمضون اگر روزه میگرفتن رژیم و اندامشون خراب میشد! من انتظار داشتم با دیدن این سوال فحش آبداری نثار من بشه اما جوابهاشون برام جالب بود!)

 

عارفه: نماز ارامش بخش ترین کار- روزه واجب و حجاب زینت زن است!

یاسمن: نماز بسیار ارامش بخش- روزه تمرین صبر و حجاب چیزی که ادم رو حفظ میکنه!

رومینا: نماز بسیار ارامش بخش- روزه نمونه ی صبر و استقامت و حجاب حفاظ زن حیف که خیلی سخته

صبا: نماز ارامش بخش – روزه صبر و استقامت- حجاب زینتی ارزنده

ساجده: نماز کمک به خودمون- روزه ..... و حجاب درامان ماندن از چشم بدچشم ها

غزل: نماز زیباترین داشته ی هستی- روزه نمونه ی صبر و حجاب متانت بانوان

زینب: هر 3 رو خیلی دوست دارم و با نماز ارامش میگیرم.

مائده: همشونو خیلی دوست دارم و حجاب حس بزرگی بهم میده.

 

برام جالب که این بچه ها در عین اینکه اهل نماز و حجاب و روزه نبودن اما انقدر احترام میذاشتن و علاقه داشتن! این علاقه فطریه. بهتره با فطرت خودمون نجنگیم! و قبول کنیم اونی که به نماز و حجاب و روزه نیاز داره ما هستیم. نه خدا

 

 

بی ربط نوشت:

دوم راهنمایی بودم که برا اولین بار از دوستم اسم موسیقی "رپ" رو شنیدم. نه اهنگش رو! فقط اسمشو! اون موقع فکر کردم میگه "رب"

با عصبانیت اومدم خونه برگشتم به بابام گفتم این مردم دیوونه شدن! تو اهنگاشون هزار تا چرت و پرت و چیزای اشغال میگن اسمشم میذارن رب! خیال کردن خدا ازشون خوششون میاد!

اواخر سوم راهنمایی بودم که فهمیدم این رپ هست. نه رب!

دوستام میگن تو همیشه او این چیزا عقب مونده ای! منم با افتخار میگفتم چه بهتر که تو چیزای گناه عقب موندم! نمیدونستم یه روزی مثل الان هزار تا گناه رو دوشم میاد و زیر بارشون هستم! :(

التماس دعا

۱۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۵
mahzad mohammadi

باسمه تعالی

سلام

حس خیلی خوبی دارم

نمایه زنی فیلم های لشکر 25 کربلا امروز تموم شد

تا الان و قبل اتمام کار تو همین 1 ماه 2 تا خانواده از بابل و ساری تونستن فیلم پسرشون که شهید شده رو ببینند و بعد از 30 سال تونستن پسرشونو یه جوری تو فیلم ها پیدا کنن.

وقتی پای حرف مادرشون مینشینی دلت نمیخواد پاشی

فقط ادم دلش گریه میخواد

چه بچه هایی از وطنم رفتن برای اینکه ما بمونیم. و حالا چی شد؟؟ ما چیکار کردیم؟؟ ما چ کردیم جز خون کردن دل مادرشون؟؟ جز رواج بی حیایی و بی غیرتی؟؟

خدایا خودت کمکمون کن

التماس دعا....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۲۱:۱۳
mahzad mohammadi

سید فیصل اسبقیان
به نقل از یکی از برادرای عزیزم تو هادی نت(آقا میثم):

اشتباه در نوشتن (( إن شاء الله )) و (( انشاء الله ))


برای همه و بخصوص برای کسانی که این اشتباه را می کنند.

و این اشتباهی است که در خصلت های الله سبحانه وتعالى بوجود می آید.

و این اشتباه در نوشتن (( إن شاء الله )) و (( انشاء الله )) می باشد

...و اما کدام یک درست است؟؟؟...

و کدام را باید بنویسیم؟؟؟...

و معنی هر کدام از جمله ها چیست؟؟؟...

و ازقول الله تعالى :

(( إنا أنشأنهن إنشاء )) آیة 35 سورة الواقعة .....

پس با این توصیف معنی (( انشاء الله )) چیست؟؟.. یعنی مثل اینکه بگوییم الله را بوجود آورده ایم(استغفرالله) - تعالى الله علوا کبیرا - و این کاملا"اشتباه است...

و صحیح آن این است که بنو یسیم (( إن شاء الله )) ..

وبه این طریق نوشتن یعنی (آنچه که الله عز وجل اراده می کند )

و در لغت نامه( لسان العرب ) آمده...معنى فعل شاء ..= ..خواستن است که در اینجا به معنی اراده کردن می باشد .... و وقتی منویسیم((إن شاء الله )) مثل اینکه بگوییم ....به خواست و اراده الله این کار را انجام می دهیم

و از قول الله تعالى (( وما تشاؤن إلا أن یشاء الله )) الآیة 30 من سورة الإنسان ..

وفرق بین این دو فعل ( انشأ به معنی بوجود آوردن) و فعل ( شاء به معنی خواستن) ...پس لازم است که بنویسیم(( إن شاء الله )) و از نوشتن(( إنشاء الله )) به دلایل گفته شده بپرهیزیم .......


(( اللهم اجعلنا ممن یستمعون القول فیتبعون أحسنه ))

(( الهی ما را از کسانی قرار بده که اقوال مختلف را می شنوند و به بهترین آن ها عمل می کنند ))

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۶:۵۳
mahzad mohammadi

حالا جدای از مباحث مذهبی با این شلوارهای تنگی که مد شده میپوشن گرمشون نمیشه ولی ما با چادر گرممون میشه؟!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۶:۵۳
mahzad mohammadi


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۶:۵۱
mahzad mohammadi

خداییش کدوم دین راحت تر میگیره؟
کدوم دین رنگ روشن رو توصیه میکنه؟!
اصل دین مهمه نه دین تحریف شده و به ظاهر ازاد!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۶:۵۰
mahzad mohammadi