روز نوشت های من

روز نوشت های من
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۲۸ مطلب با موضوع «اسلام عزیز» ثبت شده است

باسمه تعالی

امام حسین امروز منو طلبید به مجلسش

واقعا عالی بود

امام حسین خیلی مهربونه که منو راه داد به مجلس عاشورا (امام رضا جان یکم یاد بگیرید :d )


خب یه سری سخنرانی های جالبی شده بود که تصمیم گرفتم خلاصه ی 3 نکته اش رو براتون بذارم. خودم خوشم اومد!


1- از پیامبر حدیث داریم که ایشون مبعوث شدن برای تکمیل کردن مکارم اخلاق!

حالا ما چند جور اخلاق داریم؟ 3 جور

1- محاسن الاخلاق: یعنی با مردم خوش اخلاق باشید و اگر بهتون خوبی کردن شما هم خوبی کنید.

2- مکارم الاخلاق: یعنی ضمن رعایت مورد قبل اگر بهتون بدی کردند هم با خوبی جوابشون رو بدید. (خون رو با خون نمیشورن!)

3- معالی الاخلاق: این یعنی ضمن رعایت موارد قبل اگر کسی بهتون بدی کرد ضمن اینکه بهش خوبی میکنید براش دعا کنید و صدقه بدید و از خدا بخواید این اخلاق بد رو ازش برطرف کنه!

اینکه پیامبر میگن برای محاسن الاخلاق مبعوث نشدن به این دلیل هست که از هر مسلمانی انتظار میره که حسن خلق داشته باشه و تو ادیان گذشته هم بوده. و ما بهمون واجب هست که مکارم الاخلاق رو هم رعایت کنیم و ان شالله بتونیم به معالی الاخلاق هم برسیم!!


2- چرا در قرآن همیشه داریم (ظلمات- نور) یعنی همیشه ظلم رو بصورت جمع میاره اما نور رو بصورت مفرد میاره! 

چون که ظلم هایی که از ابتدای خلقت انسان تا الان بوده و هست و خواهد بود متفاوته. یه بار ظلم دوره ی پیامبر بوده یه بار دوره ی امام حسین یه بار دوره ی امام رضا یه بار هیتلر و شاه های ظالم همه ی کشور ها و.... یعنی ظلم ها از جانب افراد متفاوت و در حالت های متفاوت رخ داده میشده. اما نور فقط از جانب خداوند هست (الله نورالسماوات و الارض) و هر نور دیگه ای هست در طول نور الهی هست و نور فقط یکی هست!


3- یه روایت از امام باقر(ع) هس که خیلی به ادم ارامش رو یاد میده و برای همه ی ما راهنمای خوبی خواهد بود.

میگن یکی از مشرکین میاد  که امام باقر(ع) رو اذیت کنه و به امام میگن:

1- تو بقر هستی! (بقر در عربی یعنی گاو) 

امام هم با ارامش جواب میدن. نه. من باقر هستم به معنی شکافنده ی علم

2- این کافر برای توهین به امام با یه لحن بدی میگه مادرت آشپز هست

امام هم در جواب میگن اشپزی یه حرفه هست و اصلا ایرادی نداره و خیلی هم خوب هست

3- در ادامه این کافر بی ادبی رو به نهایتش میرسونه و میگه: مادرت یه زن بدکاره هست.

امام هم با ارامش جواب میدن اگر مادر من بدکاره هست ان شالله خدا ببخشدش و اگر تو در اشتباه هستی ان شالله خدا تو رو ببخشه.


واقعا اگه هرکدوم ما بودیم همون اول جدال و دعوا میکردیم!


امیدوارم مفید بوده باشه و بتونیم هر روز پیشرفت مثبت کنیم!

التماس دعا

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۵
mahzad mohammadi

آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده

ای گل بی‌خار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین منند / بی‌کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده

آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده



حرم امام رضا (ع)/ آمدم ای شاه پناهم بده


۱۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۱۲
mahzad mohammadi

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ


اقا جون کمک کن عاشقت بشیم. اونقدر عاشق که هر لحظه تو فکرت باشیم و جلوی گناهمونو بگیره

اقا جون کمک کن سال بعد این موقع که میام پیشت پاک باشم


تصویر مذهبی / صلوات خاصه امام رضا (ع)


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۱۰
mahzad mohammadi

دوستان اگه به معجزه و قدرت خداوند و ائمه اعتقاد دارید این پست رو ببینید: کلیک

اگر هم ندارید بازم ببینید معتقد میشید!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۵۱
mahzad mohammadi

امروز تو شوهر دیگران را به هوس می اندازی  فردا شوهرت را به هوس می اندازند  امروز در کوره شهوت پسران مجرد می دمی  فردا پسرت را به راه نا کجا آباد می برند  بازی داره زمونه  خدا اصلا عجله نداره ... خیلی صبوره  10 سال دیگه میزاره تو کاست  غیر از این باشه به عدالت خدا شک می کنم...  پس بچرخ تا بچرخیم...  پشت در دادگاه طلاق با چشمهای گریون می بینمت...



حجاب حفاظت است. شما کفش هم که می پوشی بالاخره پایت گیر می کند.

آدم پا برهنه برود راحت تر است. بله! راحت تر است. اما تیغ در پایت می رود.

کفش یک بار است.اما این بار را باید کشید چون که هم بار هست هم حفاظت هست.

کفش بار است اما حفاظت است.

لباس بار است اما کرامت است.


حجة الاسلام و المسلمین قرائتی


منبع: زینت زن= حفظ حجاب

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۳۳
mahzad mohammadi

چطوری با این سخنان رومون میشه حجابمونو حفظ نکنیم؟؟


«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»

(شهید عبدالله محمودی)



«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.»

(سردار شهید رحیم آنجفی)



«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.»

(شهید محمد کریم غفرانی)



«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)



«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

(شهید سید محمد تقی میرغفوریان)



«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»

(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )



«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»

(شهید صادق مهدی پور)



«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»

(شهید بهرام یادگاری)



«تو ای خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»

(شهیدابوالفضل سنگ تراشان)



«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.»

(شهید حمید رستمی)



«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان:بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.» (شهید علی اصغر پور فرح آبادی)



«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند.»

(شهید علی رضائیان)



«از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است.»

(شهید علی روحی نجفی)


«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»

(شهید غلامرضا عسگری)


«ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاسرخی خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)



«خواهرم: زینب گونه حجابت را که کوبنده تر از خون من است حفظ کن.»

(شهید محمد علی فرزانه)



« خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اند و خود راهم چون فاطمه و زینب حفظ می کنند... هدف دار در جامعه حاضرشده اند.»

(رییس جمهور شهید محمد علی رجایی)


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۰۲
mahzad mohammadi

خیر سرم منم 17 سالمه !!!!


حاج ابراهیم سیف که خود یکی از رزمندگان افتخار آفرین هشت سال دفاع مقدس است نحوه شهادت دخترش را اینگونه بیان می‌کند:   منیره دختر نو عروسم که فقط ۱۷ سال سن داشت عاشق ولایت وحضرت امام خمینی (ره) بود وبرای پیروزی انقلاب و ورود حضرت امام به ایران قبل از انقلاب روزه و خیرات نذر کرده بود   و با پیروزی انقلاب جذب کارهای فرهنگی، تربیتی و قرآنی در بسیج شد و در آن دوران حلقه‌ای از دختران انقلابی آن زمان را به دور خود جمع کرده بود.   منافقین کوردل او را با چند نامه تهدید به ترور کرده بودند و به او گفته بودند دست از امام و انقلاب بردار وگرنه تو را ترور می‌کنیم که او توجه‌ای به نامه‌های تهدید آمیز آنها نکرد   و در آخر نیز به خاطر عقیده‌اش و حمایت از امام و انقلاب توسط آنها با نارنجک ترور شد .     اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک عدوهم اجمعین



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۱
mahzad mohammadi

بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم

گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!

گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله

گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟

براش یه مثال زدم:

گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟

اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…

دیدم حالتش عوض شده

بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟

تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟

حرف شوهرت رو باور می کنی؟


گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه


گفتم: پس حجابت….

اشک تو چشاش جمع شده بود

روسری اش رو کشید جلو

با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره

از فردا دیدم با چادر اومده

گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!

خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره

می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۳۴
mahzad mohammadi

افسران - امام خامنه ای(مد ظله العالی) : اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند و با آمریکا مذاکره کنند پس چرا انقلاب کردند؟ / ملت ایران انقلاب کردند برای اینکه از زیر یوغ آمریکا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند

امام خامنه ای(مد ظله العالی) : اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند و با آمریکا مذاکره کنند پس چرا انقلاب کردند؟ آمریکا بر اوضاع ایران مسلط بود و هر کار دلش میخواست، میکرد. ملت ایران انقلاب کردند برای اینکه از زیر یوغ آمریکا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند؟

بیانات حضرت امام خامنه ای(مد ظله العالی) در دیدار با مردم آذربایجان 1391/11/28


روحانی به کجا چنین شتابان؟؟؟؟
۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۴
mahzad mohammadi

*در مقطعی برای امرار معاش برای دانش آموزان دبیرستانی تدریس خصوصی داشت،
اما رها کرد. گفتم چرا رها کردی؟ 
گفت بعضی خانواده ها آداب شرعی را رعایت نمی کنند.
بعد خاطره ای تعریف کرد.گفت آخرین روزی که بای تدریس رفتم مادر نوجوانی که
به او درس می دادم بدحجاب بود. 
مدتی پشت در ایستادم تا خودش را بپوشاند، اما بی تفاوت بود.
گفتم لااقل یک چادر بیاورید، من خودم را بپوشانم!
 از همان جا برگشتم./دوست دوران دانشجویی


* رفتار دکتر به گونه‌ای بود که آدم‌ها را به مسائلی راغب می‌کرد.
خیلی از دختران دانشجو که هنگام ورود به دانشگاه با مانتو بودند بعد از یکی دو سال که
با ایشان یا دکتر عباسی آشنا می‌شدند چادری می‌شدند.
/شاگرد شهید

* سال 64 یا 65 تصمیم گرفتم از جبهه برگردم و 
بعد از گذراندن چند واحد درسی دوباره برگردم. رفتم پیش دکتر، 
گفتم بعضی از درس‌ها پیش‌نیاز دارد و من نمی‌توانم آنها را بخوانم. بعد گفتم که
خوش به حال شما. دکتر گفت خوش به حال ما نه!
بلکه خوش به حال شما. گفتم چرا؟ گفت که شما در جبهه چیزهایی به دست آوردید که 
ما هرچه درس بخوانیم یا درس بدهیم،
نمی‌توانیم به آنها برسیم. ایام جنگ عده‌ای به سمت شهادت می‌رفتند؛
اما دکتر خودش زمینه‌های فراهم کرد تا شهادت سراغش بیاید.
البته دکتر دو نوبت جبهه رفته بود؛
در عملیات مرصاد هم بود./
دوست دوران دانشجویی شهید


* اوایل زندگی، مخارج ما از طری پولی که از راه تدریس ی
ا حق تألیف کتاب دکتر و نیز حقوق من که با مدرک لیسانس در دانشگاه امیرکبیر
با ماهی 13500 تومان مشغول کار بودم تأمین می‌شد. 
در تمام این سال‌ها خودم را در اوج عزّت دیدم. نمی‌دانم این را 
چگونه بیان کنم. احساس می‌کردم خواهرم برادرم، اقوام و هرکس
که به خانه من می‌آید،
خیلی مفتخر شده که به خانه من آمده است.
این مرد مرا در زندگی غنی کرده بود. عشقش، محبتشع یگانگیش، خلوصش، نمازهایش برای من ارزش بود. 
این چیزها برای من ارزش بود و ایشان این چیزها را تام و تمام داشت. /
 همسر شهید



منبع: 3 چادری حامی جلیلی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۳۲
mahzad mohammadi